عقبگرد عقربه‌ها مجموعه شعری است از شاعر جوان و موفق علی کریمان مشتمل بر چهل و چهار غزل که اهم موضوعات آنها شعر اجتماعی و شعر عاشقانه است...

.

در شعرهای این کتاب، آشنایی و انس شاعر با شاعران سبک اصفهانی (هندی) به خوبی دیده می‌شود ولی شاعر با امتیازِ داشتن یک قریحه‌ی خلاق و پر جنب و جوش در مختصات آن نوع از شعر متوقف نشده و ضمن بهره‌مندی از محاسن آن استقلال زبانی و تألیفی خود را حفظ کرده است.

شاعر در بعضی غزل‌ها در انتخاب ردیف به خاص بودن و جدید بودن ردیف اهمیت داده و به اصطلاح کارگاهی آن، ردیف بازی را آزموده است؛

 

کنار آمد گمانم مهربانی کار خود را کرد

"اگر می‌شد کمی پیشم بمانی.." کار خود را کرد

 

شبی پای نگاهم بود و عمق چاه چشمانش

خطر کردم..سقوط امتحانی کار خود را کرد

 

به خود گفتم که در سرمای دی دل‌ها نمی‌جوشند

طبیعت با بهاری ناگهانی کار خود را کرد

 

میان دست هایش فکر پرواز از سرم پر زد

پرستو بودم و بی آشیانی کار خود را کرد

 

قرار این شد که ما از "دوستت دارم" بپرهیزیم

قرار این شد ولی شور جوانی کار خود را کرد

 

زمان رفتنش ناگفته ها را از نگاهم خواند

پشیمان شد.زبان بی زبانی کار خود را کرد

 

انتخاب ردیفی مثل "کار خود را کرد" که یک اصطلاح عامیانه و روزمره است، ساختار کلی غزل را با یک صمیمیت عجین کرده است. شاعر در بیت اول از تأثیر مهربانی و دیالوگ خود بنا بر درخواست ماندن از معشوق حرف می زند و می گوید که خواهش او کار خود را کرده و معشوق را از رفتن باز داشته است.

در بیت دوم از از سقوط خود در چشم‌های معشوق سخن می‌گوید و در بیت سوم از به کمک آمدن طبیعت برای ایجاد یک عشق می‌گوید، یعنی شاعر در هر بیت توجیهی را همراه با یک تمثیل می‌آورد و در بیت آخر باز هم از تصمیم رفتن معشوق می گوید ولی با خواندن ناگفته های شاعر از چشم‌هایش که احتمالاً همان خواهشِ ماندن باشد از رفتن پشیمان می شود و شاعر زبان بی زبانی خود را دلیل این پشیمانی می‌داند و این یک پایان‌بندی و حُسن مقطع مناسب برای یک غزل در این فضا است.

شاعر کشف‌های زیادی دارد که در زبانی ساده شکل می‌گیرند؛

 

از عمق سینه بود ولی دل به آن نبند

رفته است تا بهانه بیارد دعای ما

 

شاعر به بالا رفتن دعا دل خوش نمی‌کند و می‌گوید دعا به جای اجابت، بهانه‌ای را برای عدم اجابت با خود خواهد آورد.

در مواردی هم شاعر وارد فضاهایی شده که می‌توان آن ها را به عنوان تفنن و تجربه‌ای متفاوت و نسبتاً خوب در کار او قبول کرد ولی شاعر در این شعرها تناسبی با قلم خود ندارد؛

در لابلای مسئله جا داده می شوم

ناچار در معادله ای زاده می شوم

 

مجهول عشق ما شد و من در محاسبات

تنها برای مسئله یک "داده" می شوم

 

در راه حل خود به حسابم می آوری؟

یا مثل "فرض از قلم افتاده" می شوم؟

 

با برگه ای سیاه کنارم نشسته ای

اکنون برای پاسخت آماده می شوم

 

گویا کنار آمده ای با نبودنم

من ناگزیر از دو طرف ساده می شوم

 

نوع قلم زدن شاعر نشان می‌دهد که خود شاعر نیز شعر را آن چنان جدی نگرفته است و به دید یک تجربه‌ی تجدید و مشقی متفاوت وارد آن شده است.

کریمان هم از آن دسته از شاعران جوانی است که شروع شکل گیری شعرشان با اوج گیری تب "هندی سرایی" و یا به عبارتی دیگر شعری که گرایشات زیادی به سبک اصفهانی دارد همراه بوده است و می‌توان اولین و جدی ترین اتفاق این بازه‌ی زمانی را ابولفضل نظری(فاضل) معرفی کرد که گرایش بسیار بالای مخاطب نسبت به او باعث تقویت این موج شد و شاعران بسیاری را که علی کریمان هم جزء آن هاست وارد این فضا کرد.این تب در شعر دهه‌ی اخیر و خصوصاً در چند سال قبل به طوری بالا گرفته است که نوعی دل زدگی از سوی مخاطب را نسبت به آن می توان حس کرد.

ولی علی کریمان در غزل‌های موفق خود توانسته توازنی بین محسنات تمام سبک‌های شعری برقرار کند و تا جایی که توانسته هم از ساده‌نویسی و هم از مضمون سازی مفرط فاصله گرفته تا بتواند تشخص قلم خود را حفظ کند و مخاطب را متوجه وجوه تمایز و عدم کلیشه ای بودن شعر خود سازد تا جایگاه ویژه‌ای در ذهن و ذوق مخاطب پیدا کند.