صادق کرمیار در نشست نقد نامیرا در شهرکرد: صادق کرمیار گفت: رهبر انقلاب هیچ وقت به کسی نگفتهاند برای خواندن کتاب وقت ندارند اما مسئولان فرهنگی آیا اینطور بودهاند؟ مدیران ارشاد اینطور بودهاند؟ خدا ایشان را حفظ کند و به ما توفیق دهد که قدر ایشان را بدانیم.
خبرگزاری فارس: رهبر انقلاب هیچ وقت نگفتهاند وقت برای مطالعه ندارند
در نامیرا موضعگیری شخصی ندارم به گزارش خبرگزارش فارس، صادق کرمیار همزمان با برگزاری پویش مطالعاتی روشنا پیرامون رمان نامیرا، همزمان با برگزاری نمایشگاه کتاب شهرکرد در هفته جاری، با حضور در این نمایشگاه طی نشستی، به اظهار نظر پیرامون این رمان پرداخت. مهدی اخویان مدیرعامل موسسه پاتوق کتاب و عضو شورای سیاستگذاری پویش مطالعاتی روشنا درسخنانی عنوان کرد: این پویش با دو هدف در دست برگزاری است. نخست سوق دادن مردم به سمت مطالعه کتاب و نیز کاهش قیمت کتاب برای استفاده عموم مردم از این کتاب. وی درباره علت انتخاب نامیرا برای حضور در این پویش گفت: نامیرا روایتی است از محرم سال 61 هجری و مضمون آن در روشنگری حوادث سال 88 میتواند به ما کمک زیادی کند. به گفته اخویان این رمان پس از حضور در این پویش توانسته تا شمارگان 73 هزار نسخه در سطح کشور منتشر و مورد استقبال قرار بگیرد. صادق کرمیار نیز در این نشست در سخنانی اظهار داشت: من و امثال من را بهتر است بیش از هر چیزی نویسنده بنامید. کار ما نوشتن و دیدن روابط اجتماعی در میان مردم است. نویسنده توانایی به قلم کشیدن این مناسبات را دارد که شاید باقی افراد کمتر از آن برخوردار باشند. وی در ادامه با اشاره به نام رمانش گفت: نامیرا به معنی نمردنی و همواره زنده است. بهترین جایی که میشود از این واژه بهره برد برای شهدای کربلاست. شهدا به تعبیر قرآن کریم همواره زندهاند و نزد خدا روزی میگیرند. نامیرا به این افراد اشاره دارد و البته عبارتی است فارسی که کمتر برای عاشورا استفاده شده است. البته این رمان فیلمنامهای هم دارد که برای ساخت در تلویزیون تصویب شده و منتظر تامین بودجهام که بتوانم آن را بسازم. این نویسنده تصریح کرد: سخت ترین قسمت نوشتن یک رمان انتخاب اسم برای آن است. اسم رمان باید محتوای داستان و مضمونش را بیان کند و در عین حال موضوع آن را لو ندهد و در عین حال تکلیف نویسنده با مخاطبش را روشن کند. لذا گاهی پیش آمده که من شش تا هشت ماه برای انتخاب اسم کتابم وقت صرف کردهام. مثلا برای نام گذاری رمان «درد» چهار ماه وقت صرف کردیم. کرمیار افزود: در سالهای حضور در تلویزیون با دوستان شاعر و نویسنده گپ و گفت زیادی داشتم. در یکی از این جلسات آقای محمد رضا محمدی نیکو از شاعران خوب آن روزگار به من گفت که کاراکتری را در شهدای کریلا یافته به نام عبدالله ابن عمیر که برایش بسیار جذاب است. من کتاب عضدی را نگاه کردم و دیدم که یک جمله در آن بیشتر درباره وی نوشته نشده است که محتوایش اشتیاق وی برای نبرد با سپاه ابن زیاد است. این موضوع برای من جذابیت داشت. اینکه کشتن یک مسلمان چطور برای مسلمان دیگر واجبتر از جنگ با کفار میشود و چطور وقتی جان امامت در خطر باشد باید به او کمک برسانی. این تلنگری بود که یکسال مطالعه و فیش برداری کنم و بعد به طراحی داستانم رسیدم که محورش تقابل دو دوست قدیمی بود و در نهایت کتاب نیز نوشته شد. نویسنده رمان نامیرا افزود: داستان نوشتن درباره عاشورا کار سختی است به ویژه اینکه پایان این ماجرا را همه میدانند. من با این مساله خیلی کلنجار رفتم. اما دو نکته را باید از یاد نبرد. یکی اینکه وقایعی که در شهر کوفه در سال 61 بین رمضان و محرم سال 61 رخ میدهد را بسیاری از مردم میدانند و لذا نویسندهای که میخواهد درباره عاشورا بنویسد دیگر خیلی با اصل این اتفاقات کاری ندارد و به سمت روایت آن نمیرود بلکه بیشتر به چرایی این واقعه میپردازد و پاسخ به سوالاتش در این زمینه برای مخاطب وی نیز جذاب میشود. تلاشم در نامیرا کشف چرایی رخداد واقعه عاشورا بود. چطور 18 هزار نفر برای کسی نامه مینویسند و به شهر دعوتش میکنند و یکماه بعد همانها به رویش شمشیر میکشند. چرا امام با علم به آنچه در انتظارش بود به کربلا آمد و چرا با تمام خانوادهاش آمد. کرمیار در ادامه با اشاره به حضور عنصر تخیل در این رمان گفت: همه رمان نامیرا و شخصیتهایش به جز آنها که وجود تاریخی حقیقی دارند ساخته تخیل من است. اما همه آن شخصیتهای حقیقی هم در داستان شخصیت و فرم داستانی به خود گرفتهاند. نویسنده تقدیر شده در جایزه ادبی جلال آل احمد همچنین افزود: نامیرا یک داستان رئالیستی است و چنین نگاهی اگر تشبیه و استعاره و....دارد همه در چهارچوب آن است و در عین حال تلاشم این بوده در این چهارچوب هیچ نوع قضاوت حتی از سوی راوی را وارد نکنم و این کار را بسپرم به مخاطب داستان. من حتی توصیفات را با موضع گیری شخصی خودم به کار نبردم و اجازه دادم کنشها و شخصیت های داستان خودشان معرف خود باشند. به نظرم این مساله در رمان دینی یکی از نکات مغفول مانده است. نویسنده رمان دشتهای سوزان همچنین گفت: من در نامیرا به بحث قداست حادثه عاشورا وارد نشدم و زبانم را نیز به این سو نبردم. از سویی دیالوگها را نیز عامیانه به کار نبردم. سعی کردم عباراتی بنویسم که مشخص باشد از زبان شخصیتهایی بیرون آمده که معاصر و ایرانی نیز نیستند و فارسی صحبت نمیکنند. این کار دشواری بود و نمیدانم چقدر در این کار موفق بودم. حرکت امام حسین یک حرکت سیاسی بود و از همه این حرکت از مدینه تا کربلا میشود درس سیاسی گرفت. در این سفر امام گاهی سراغ آدمهایی را میگیرد که جز به جزش برای ما درس دارد. خود واقعه عاشورا هم همین شکل است. هر واقعه و تنش سیاسی در جامعه ما نیز در سالهای اخیر بلافاصله با ماجرای کربلا مقایسه شده است از حوادث دوران مشروطه و حکم جهادی که علیه انگلستان داده میشود تا الان. مقام معظم رهبری این کتاب را موقعی مطالعه فرمودند که در خیابانهای تهران زد و خوردهایی بود و آن شعار خاص علیه غزه و لبنان سر داده میشد. در آن موقعیت ایشان نامیرا را خوانده بودند. رویم نشد که به ایشان بگویم من در آن موقعیت حوصله روزنامه خواندن هم نداشتم و چطور ایشان با آن آرامش مطالعه میکردند؟ چه تسلطی به جامعه و تاریخ دارند که چنین آرامشی دارند؟ رهبر انقلاب هیچ وقت به کسی نگفتهاند برای خواندن کتاب وقت ندارند اما مسئولان فرهنگی آیا اینطور بودهاند؟ مدیران ارشاد اینطور بودهاند؟ خدا ایشان را حفظ کند و به ما توفیق دهد که قدر ایشان را بدانیم. انتهای پیام/
خبرگزاری فارس: رهبر انقلاب هیچ وقت نگفتهاند وقت برای مطالعه ندارند
در نامیرا موضعگیری شخصی ندارم به گزارش خبرگزارش فارس، صادق کرمیار همزمان با برگزاری پویش مطالعاتی روشنا پیرامون رمان نامیرا، همزمان با برگزاری نمایشگاه کتاب شهرکرد در هفته جاری، با حضور در این نمایشگاه طی نشستی، به اظهار نظر پیرامون این رمان پرداخت. مهدی اخویان مدیرعامل موسسه پاتوق کتاب و عضو شورای سیاستگذاری پویش مطالعاتی روشنا درسخنانی عنوان کرد: این پویش با دو هدف در دست برگزاری است. نخست سوق دادن مردم به سمت مطالعه کتاب و نیز کاهش قیمت کتاب برای استفاده عموم مردم از این کتاب. وی درباره علت انتخاب نامیرا برای حضور در این پویش گفت: نامیرا روایتی است از محرم سال 61 هجری و مضمون آن در روشنگری حوادث سال 88 میتواند به ما کمک زیادی کند. به گفته اخویان این رمان پس از حضور در این پویش توانسته تا شمارگان 73 هزار نسخه در سطح کشور منتشر و مورد استقبال قرار بگیرد. صادق کرمیار نیز در این نشست در سخنانی اظهار داشت: من و امثال من را بهتر است بیش از هر چیزی نویسنده بنامید. کار ما نوشتن و دیدن روابط اجتماعی در میان مردم است. نویسنده توانایی به قلم کشیدن این مناسبات را دارد که شاید باقی افراد کمتر از آن برخوردار باشند. وی در ادامه با اشاره به نام رمانش گفت: نامیرا به معنی نمردنی و همواره زنده است. بهترین جایی که میشود از این واژه بهره برد برای شهدای کربلاست. شهدا به تعبیر قرآن کریم همواره زندهاند و نزد خدا روزی میگیرند. نامیرا به این افراد اشاره دارد و البته عبارتی است فارسی که کمتر برای عاشورا استفاده شده است. البته این رمان فیلمنامهای هم دارد که برای ساخت در تلویزیون تصویب شده و منتظر تامین بودجهام که بتوانم آن را بسازم. این نویسنده تصریح کرد: سخت ترین قسمت نوشتن یک رمان انتخاب اسم برای آن است. اسم رمان باید محتوای داستان و مضمونش را بیان کند و در عین حال موضوع آن را لو ندهد و در عین حال تکلیف نویسنده با مخاطبش را روشن کند. لذا گاهی پیش آمده که من شش تا هشت ماه برای انتخاب اسم کتابم وقت صرف کردهام. مثلا برای نام گذاری رمان «درد» چهار ماه وقت صرف کردیم. کرمیار افزود: در سالهای حضور در تلویزیون با دوستان شاعر و نویسنده گپ و گفت زیادی داشتم. در یکی از این جلسات آقای محمد رضا محمدی نیکو از شاعران خوب آن روزگار به من گفت که کاراکتری را در شهدای کریلا یافته به نام عبدالله ابن عمیر که برایش بسیار جذاب است. من کتاب عضدی را نگاه کردم و دیدم که یک جمله در آن بیشتر درباره وی نوشته نشده است که محتوایش اشتیاق وی برای نبرد با سپاه ابن زیاد است. این موضوع برای من جذابیت داشت. اینکه کشتن یک مسلمان چطور برای مسلمان دیگر واجبتر از جنگ با کفار میشود و چطور وقتی جان امامت در خطر باشد باید به او کمک برسانی. این تلنگری بود که یکسال مطالعه و فیش برداری کنم و بعد به طراحی داستانم رسیدم که محورش تقابل دو دوست قدیمی بود و در نهایت کتاب نیز نوشته شد. نویسنده رمان نامیرا افزود: داستان نوشتن درباره عاشورا کار سختی است به ویژه اینکه پایان این ماجرا را همه میدانند. من با این مساله خیلی کلنجار رفتم. اما دو نکته را باید از یاد نبرد. یکی اینکه وقایعی که در شهر کوفه در سال 61 بین رمضان و محرم سال 61 رخ میدهد را بسیاری از مردم میدانند و لذا نویسندهای که میخواهد درباره عاشورا بنویسد دیگر خیلی با اصل این اتفاقات کاری ندارد و به سمت روایت آن نمیرود بلکه بیشتر به چرایی این واقعه میپردازد و پاسخ به سوالاتش در این زمینه برای مخاطب وی نیز جذاب میشود. تلاشم در نامیرا کشف چرایی رخداد واقعه عاشورا بود. چطور 18 هزار نفر برای کسی نامه مینویسند و به شهر دعوتش میکنند و یکماه بعد همانها به رویش شمشیر میکشند. چرا امام با علم به آنچه در انتظارش بود به کربلا آمد و چرا با تمام خانوادهاش آمد. کرمیار در ادامه با اشاره به حضور عنصر تخیل در این رمان گفت: همه رمان نامیرا و شخصیتهایش به جز آنها که وجود تاریخی حقیقی دارند ساخته تخیل من است. اما همه آن شخصیتهای حقیقی هم در داستان شخصیت و فرم داستانی به خود گرفتهاند. نویسنده تقدیر شده در جایزه ادبی جلال آل احمد همچنین افزود: نامیرا یک داستان رئالیستی است و چنین نگاهی اگر تشبیه و استعاره و....دارد همه در چهارچوب آن است و در عین حال تلاشم این بوده در این چهارچوب هیچ نوع قضاوت حتی از سوی راوی را وارد نکنم و این کار را بسپرم به مخاطب داستان. من حتی توصیفات را با موضع گیری شخصی خودم به کار نبردم و اجازه دادم کنشها و شخصیت های داستان خودشان معرف خود باشند. به نظرم این مساله در رمان دینی یکی از نکات مغفول مانده است. نویسنده رمان دشتهای سوزان همچنین گفت: من در نامیرا به بحث قداست حادثه عاشورا وارد نشدم و زبانم را نیز به این سو نبردم. از سویی دیالوگها را نیز عامیانه به کار نبردم. سعی کردم عباراتی بنویسم که مشخص باشد از زبان شخصیتهایی بیرون آمده که معاصر و ایرانی نیز نیستند و فارسی صحبت نمیکنند. این کار دشواری بود و نمیدانم چقدر در این کار موفق بودم. حرکت امام حسین یک حرکت سیاسی بود و از همه این حرکت از مدینه تا کربلا میشود درس سیاسی گرفت. در این سفر امام گاهی سراغ آدمهایی را میگیرد که جز به جزش برای ما درس دارد. خود واقعه عاشورا هم همین شکل است. هر واقعه و تنش سیاسی در جامعه ما نیز در سالهای اخیر بلافاصله با ماجرای کربلا مقایسه شده است از حوادث دوران مشروطه و حکم جهادی که علیه انگلستان داده میشود تا الان. مقام معظم رهبری این کتاب را موقعی مطالعه فرمودند که در خیابانهای تهران زد و خوردهایی بود و آن شعار خاص علیه غزه و لبنان سر داده میشد. در آن موقعیت ایشان نامیرا را خوانده بودند. رویم نشد که به ایشان بگویم من در آن موقعیت حوصله روزنامه خواندن هم نداشتم و چطور ایشان با آن آرامش مطالعه میکردند؟ چه تسلطی به جامعه و تاریخ دارند که چنین آرامشی دارند؟ رهبر انقلاب هیچ وقت به کسی نگفتهاند برای خواندن کتاب وقت ندارند اما مسئولان فرهنگی آیا اینطور بودهاند؟ مدیران ارشاد اینطور بودهاند؟ خدا ایشان را حفظ کند و به ما توفیق دهد که قدر ایشان را بدانیم. انتهای پیام/