«با جام‌های شوکران» قصه دلاوری جنگ‌آوری دل‌داده است که به جبر اسارت از معشوق خویش دور مانده. روایت عاشق‌شدن­‌ها و غربت­‌ها، غربتی خودخواسته از یار که به اسارتی ناخواسته در دیار دیگری منجر شده. قصه دختری عاشق که در طلب‌ یار است و داستان دلداری که در انتظار رسیدن به یار خویش هر روزه با عقل­‌های زمینی جنگ و گریز دارد تا شاید شبی دیگر را وفادارانه در انتظارش صبح کند.